عدم شناسایی الزامات درست و نیاز‌های یک کسب و کار به عنوان دومین علت شکست پروژه‌ها (در صنایع مختلف) معرفی شده است. لزوم تحلیل کسب و کار و حضور یک تحلیلگر همواره به صاحبان کسب و کارها پیشنهاد میشود.
تحلیل کسب و کار به معنی حل مشکلات یا به عبارتی دیگر برطرف کردن نیازها است. این نیازها می‌توانند به هر اندازه یا به هر نوعی باشند به عنوان مثال یک سازمان می‌خواهد فرآیند کسب و کار خود را بهبود بخشد و یا بخشی از سازمان نیاز به ابزاری جدید برای مدیریت مکاتبات اداری خود دارد. این مثال ها ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسند اما آن به سوالات زیادی پاسخ خواهد داد. مثلا آیا مسئله ی مطرح شده، مشکل اصلی است؟ چه راه‌هایی برای حل مسئله وجود دارد و بهترین آنها چیست؟ آیا راهکار پیشنهادی مشکل را حل کرده و عملکرد آن چگونه بوده است؟
در واقع تحلیل و بررسی کسب و کار با اطلاعات زیادی که نیاز به آنالیز، مقایسه و ارزیابی دارند مرتبط است.
تحلیلگر کسب و کار با تمام افراد مشغول در کسب و کار شما ارتباط دارد و نیاز‌های موجود را از دیدگاه‌های مختلف بررسی می‌کند تا بهترین راه حل را پیشنهاد دهد.
مزایای تحلیل کسب و کار
- افزایش کارآمدی، بهره وری و سوددهی کسب و کار
- فرصتی مناسب برای کسب و کار جهت طرح نیازها، ایجاد تغییر و پیدا‌کردن راه حل برای خلق ارزش
- هدایت کسب و کار به سمت اهداف خود
- ارزیابی و تحلیل تمام اطلاعات و در نتیجه کاهش خطاها
- بهبود ارتباطات
- در نظر گرفتن اهداف و نظرات مشتریان به منظور افزایش میزان رضایتمندی آنها
تعریفی که موسسه بین المللی تحلیل کسب و کار ارائه می دهد چنین است:
تحلیل کسب و کار اقدامی برای ایجاد تغییر در یک مجموعه به وسیله کشف و بررسی نیازها و پیشنهاد راه حل به منظور خلق ارزش‌های نوین برای صاحبان کسب و کار است.
یک تحلیلگر کسب و کار برای رسیدن به این اهداف در شش زمینه اصلی با شما همکاری می کند. هر یک از این زمینه‌ها شامل وظایفی هستند که حداقل یک بار در طی فرآیند تحلیل انجام می شوند.
این زمینه ها عبارتند از:
- برنامه‌ریزی و نظارت بر فرآیند‌های کسب و کار
- استخراج الزامات و تعاملات
- مدیریت چرخه حیات الزامات
- تحلیل استراتژی
- تحلیل الزامات و تعریف طراحی
- ارزیابی راه کار
در ادامه به بررسی جداگانه‌ی هر یک از زمینه‌ها خواهیم پرداخت:
برنامه ریزی و نظارت بر فرآیند های کسب و کار وظایف:
- برنامه‌ریزی جهت تشخیص رویکرد مناسب
- برنامه‌ریزی نحوه مشارکت افراد
- برنامه‌ریزی نحوه مدیریت اطلاعات در فرآیند بررسی کسب و کار
- برنامه‌ریزی به منظور بهبود عملکرد فرایند تحلیل
استخراج الزامات و تعاملات وظایف:
- آماده‌سازی فرآیند استخراج الزامات
- مدیریت فرایند استخراج الزامات
- تایید نتیجه استخراج
- اشتراک‌گذاری اطلاعات به دست آمده از کسب و کار
- مدیریت فرآیند مشارکت صاحبان و شرکای کسب و کار
مدیریت چرخه حیات الزامات وظایف:
- ردیابی الزامات و اولویت‌بندی آنها
- ارزیابی فرآیند تغییر الزامات
- تایید الزامات نهایی
تحلیل استراتژی وظایف:
- تحلیل موقعیت فعلی
- پیش‌بینی و تعریف موقعیت آینده
- ارزیابی ریسک ها
- طراحی استراتژی به منظور ایجاد تغییر
تحلیل الزامات و تعریف طراحی وظایف:
- تشخیص و طراحی مدل الزامات
- تعیین ارزش هر یک از الزامات
- تحلیل ارزش بالقوه و پیشنهاد راه کار
ارزیابی راهکار وظایف:
- ارزیابی عملکرد و راهکارها
- تحلیل شاخص‌های ارزیابی عملکرد
- ارزیابی محدودیت‌ها
- پیشنهاد اقدامات لازم برای بهبود عملکرد راهکارها
خوب است بدانید که گاهی ممکن است تشخیص تفاوت میان تحلیل کسب و کار و مهندسی الزامات دشوار باشد. تحلیلگر کسب و کار نه تنها وظایف یک مهندس الزامات را انجام میدهد بلکه با تشخیص الزامات آنها را با توجه به تمامی فرآیندها و وظایف کار مدیریت می کند.
زمینه‌های فعالیت تحلیلگران کسب و کار
هوش تجاری: تمرکز بر استخراج داده، مدل‌سازی داده‌ها و ثبت آنها- فناوری اطلاعات: تمرکز بر رفع نیاز‌های مربوط به تکنولوژی و ابزار‌های مورد نیاز جهت افزایش بهره وری کسب و کار
- معماری کسب و کار: تمرکز بر ایجاد سازمان و مدیریت کسب و کار
- مدیریت فرآیند کسب و کار: تمرکز بر تحلیل، تدوین و مدل‌سازی از فرآیند‌های کسب و کار
همچنین تحلیلگران می‌توانند به عنوان بخشی از تیم شما به برنامه‌ریزی، تحلیل پیاده سازی تغییرات مورد نظر کسب و کار بپردازند.
- مهارت‌هایی که در فرآیند تحلیل کسب و کار به کار گرفته می‌شوند:
- تجزیه و تحلیل
- تفکر و خلاقیت
- مدیریت فرآیند تصمیم‌گیری
- حل مسئله
- سامانه اطلاعات
- اعتماد سازی
- برقراری ارتباط
- توجه به تمامی فرآیند‌های کسب و کار
- یادگیری
- مذاکره
- همکاری
- رهبری
همانطور که گفته شد آنالیز کسب و کار به معنی حل مشکلات یا به عبارتی دیگر برطرف کردن نیازها است.
تحلیل کسب و کار(Business Analysis) مورد بسیار مهم و ارزشمندی است که با توجه به گزارش موسسه PMI عدم شناسایی الزامات درست و نیاز‌های یک کسب و کار به عنوان دومین علت شکست پروژه‌ها (در صنایع مختلف) معرفی شده است و سازمان‌هایی که در موضوع تجزیه و تحلیل فاقد دانش و بلوغ کافی بوده اند، در عملکرد مالی و اجرای استراتژی‌های سازمان و سایر موارد با شکست یا اثربخشی بسیار پایینی مواجه شده اند. بنابراین یک بار دیگر در آخر این نوشتار خاطرنشان می شود که ایجاد یا ارتقاء یک کسب و کار یا محصول، حل یک مشکل یا شناسایی نیاز‌های ذینفعان با دانش تجزیه و تحلیل فرایند امکان پذیر خواهد بود، به همین دلیل است که لزوم تحلیل کسب و کار و حضور یک تحلیلگر همواره به صاحبان کسب و کارها پیشنهاد میشود.
منبع:
https://www.microtool.de/en/knowledge-base/what-is-business-analysis
